مراحل تربیت شنوایی تربیت شنوایی یکی از روشهای توانبخشی ناشنوایان، تربیت شنوایی ناشنوایان میباشد. در تربیت شنوایی مانند روشهای توانبخشی مثل گفتار درمانی و کار درمانی برای استفاده بهینه از باقیمانده شنوایی افراد تاکید میشود. تربیت شنوایی یا آموزش خوب شنیدن، فرآیندی است که برنامههای توانبخشی کودکان ناشنوا را تشکیل میدهد. در ادامه با مراحل تربیت شنوایی آشنا خواهیم شد. ضرورت تربیت شنوایی در آموزش ناشنوایان انسان موجودی اجتماعی میباشد و الزاما احتیاج به برقراری ارتباط کامل با همنوعان خود و محیط دارد. بهترین و موثرترین وسیله ارتباطی انسان زبان گفتاری او میباشد. با آن میتواند احساس و تمایلات و خواستههای خود را بیان کند و یا آنها را از همنوع خود دریافت کند. افراد کم شنوا و ناشنوا برای اینکه بتوانند با محیط ارتباط مناسب داشته باشند، لازم دارند که از آموزشهای ویژه برخوردار شوند. کودکان کم شنوا و ناشنوا که از سمعک استفاده میکنند یا کاشت حلزون کردهاند با تربیت شنوایی میتوانند مهارتهای کلامی و گفتاری خود را تقویت کنند. تا در مهارتهای اجتماعی توانایی لازم برای برقراری ارتباطهای موثر را داشته باشند. تربیت شنیداری، باقیمانده شنوایی کودک را زیاد نمیکند بلکه باعث استفاده حداکثری از باقیمانده شنوایی و تقویت آن و آموزش خوب شنیدن و در نهایت درک گفتار میشود. مراحل تربیت شنوایی نظریات گوناگون و متعددی در زمینه مراحل مختلف تربیت شنوایی ارائه شده است که در ادامه یکی از معتبرترین نظریات به طور مختصر بیان میشود. متخصصان برای تربیت شنوایی از روشهای متنوعی استفاده میکنند. در ادامه مراحل تربیت شنوایی به اختصار توضیح داده خواهد شد. • توجه به صدا اولین مرحله در تربیت شنوایی توجه به محرک صوتی ارایه شده میباشد. زیرا چنانچه فرد نسبت به صدا بی تفاوت باشد، در نتیجه قادر به تشخیص و درک آن نخواهد بود. در این مورد میتوان از نوارهای کاست که بر روی آنها صدای حیوانات مختلف ضبط شده است استفاده نمود. • کشف صدا کشف صدا به معنی آگاهی از وجود آن است. زمانی صورت میگیرد که یک صدا در محدوده شنوایی انسان، قرار میگیرد. آن چه که در آزمایش ادیو متری اصوات خالص اندازه گیری میشود در واقع همین قدرت کشف صدا توسط فرد است. استفاده از سیستمهای تقویت کننده نظیر سمعک توانایی کشف صدا توسط فرد را افزایش میدهد. • تمایز اصوات تمایز در واقع قدرت تشخیص و تفاوت گذاری ما بین اصوات مختلف است. حس شنوایی با توجه به خصوصیات فیزیکی اصوات، پیامهای عصبی مختلفی را تولید میکند که فرد را قادر میسازد تا بین اصوات مختلف تفاوت قائل شوند. لازم به ذکر است که سیستم شنوایی انسان از نقطه نظر تمایز ما بین اصوات دارای قدرت فوق العاده میباشد. • شناسایی صحیح صدا یکی از مراحل تربیت شنوایی شناسایی است. شناسایی عبارت است از تشخیص صحیح صدا از یکدیگر به نحوی که فرد هر یک را کاملا درک کرده باشد. تفاوت این مرحله با مرحله تمایز در این است که در طی تمایز صدا، فرد تنها باید بتواند ما بین صدای متشابه و متفاوت فرق بگذارد. اما در طی مرحله شناسایی فرد علاوه بر تفاوت گذاری ما بین صدا باید هر یک از آنها را به صورت جداگانه درک کند. و آن چه را که شنیده به وسیله تکرار به آن اشاره کند. مرحله شناسایی صدا نسبت به مراحل قبلی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. در موقع انجام این مرحله باید تمامی مراحل قبلی انجام شده باشد. • درک مطلب هدف نهایی درک شنوایی در واقع درک محرک، معنا و مفهوم آن میباشد. به عبارت دیگر هدف نهایی این است که مشخص گردد هدف از صدای ایجاد شده مخصوصا در اصوات گفتاری چه بوده است. در طی این مرحله، فرد باید مجموعهای از کلمات را در کنار یکدیگر گذاشته و یک درک کلی از آنها را به دست آورد. در واقع باید گفت که درک مطلب زمانی صورت میگیرد که فرد تمامی مراحل پیشین را پشت سر گذاشته باشد و تفسیر درستی از پیام را که بر اساس الگوهای صوتی ایجاد شده به دست آورد. کم شنوایان صداها را چگونه می شنوند؟ تصور بسیاری از افراد شنوا این است که کودک دچار نقص شنوایی اگر کلمه و یا صدایی را بشنود، آن را درک میکند. چرا که معتقدند این افراد تنها صداها را با شدت کمتری دریافت میکنند. ولی کیفیت صدا برای آنان با کیفیت صدایی که افراد شنوا دریافت میکنند تفاوتی ندارد. اگر چه این تصور در مورد کم شنواییهای انتقالی صحیح است، اما در مورد سایر آسیبهای شنوایی که ناشی از اختلالات حسی،عصبی سیستم شنوایی هستند، درست نمیباشد. چرا که در آسیبهای حسی، عصبی افراد نه تنها صدا را کامل دریافت نمیکنند بلکه آن را به صورتی متفاوت با آن چه که شنوایان میشنوند، خواهند شنید. کم شنوایی و تربیت شنوایی در این حالت افراد، حروف، صداها و کلمات را به صورت صداهایی که تا حد زیادی مشابه یکدیگر و غیرقابل تشخیص هستند دریافت میکنند. شخص مبتلا ناچار است با اتکا به همان صداهای محدود که میتواند بشنود گفتار را درک نماید و چون در چنین حالتی درک حروف مشکل است درک گفتار نیز به سختی صورت میگیرد. در این افراد تربیت شنوایی باعث میشود که آنان بتوانند با سهولت بیشتری صداها را تشخیص دهند و مابین صداهایی که دریافت میکنند تمایز قائل شوند. درک گفتار در کودکان دچار نقص شنوایی حس شنوایی در درک گفتار نقش اساسی را در کودکان دارای شنوایی طبیعی برعهده دارد. اما در کودکان دچار نقص شنوایی و به خصوص کودکان با آسیب شنوایی در حد عمیق، این حس نقش خود را به سایر حسها نظیر بینایی واگذار میکند. این کودکان در طی فرآیند رشد خود از سمعک استفاده میکنند. اگر چه سمعک در شنیدن بسیاری از صداها به کودک دچار نقص کمک میکند، اما بازهم او نمیتواند درکی مشابه با سایر کودکان شنوا داشته باشد. این امر چندین دلیل دارد، مهمترین دلیل این مشکل را باید در توانایی تمایز ضعیف اصوات توسط سیستم شنوایی کودک جستجو کرد. و یا به عبارت دیگر باید گفت که حتی اگر تقویت اصوات در وضعیت کاملاً ایده آل باشد، باز هم کودک به علت از دست دادن قسمتی از گیرندههای حسی خود یا ضعف سیستم عصبی شنوایی قادر به درک مناسب نخواهد بود. نتیجه گیری دست اندرکاران آموزش و توان بخشی ناشنوایان با اصطلاح تربیت شنوایی زیاد برخورد میکنند. چون یکی از مهمترین اصول آموزشهای ویژه افراد دچار نقص شنوایی این است که فرد بیاموزد که خوب گوش کند، به آن چه که میشنود توجه کرده و از آن بهره کافی بگیرد. در این مقاله در مورد مراحل تربیت شنوایی و تربیت شنوایی مطالبی در اختیارتان قرار دادیم که امیدواریم مفید واقع شده باشد.